در این بخش، دو روش پرکاربرد در حوزه نگهداری یعنی RCM (نگهداری مبتنی بر قابلیت اطمینان) و PMO (بهینه‌سازی نگهداری پیشگیرانه) با هم مقایسه می‌شوند تا مشخص شود کدام رویکرد برای شرایط سازمان یا تجهیز موردنظر بهتر است. این مقایسه کمک می‌کند تصمیم‌گیری درست‌تری در انتخاب روش نگهداری انجام شود و منابع به شکل مؤثرتری به کار گرفته شوند.


شباهت‌های بین RCM و PMO

بین روش‌های RCM و PMO شباهت‌های زیادی وجود دارد که باعث می‌شود در بسیاری از مواقع نتایج مشابهی از آن‌ها به‌دست آید. این شباهت‌ها شامل موارد زیر است:

  • هر دو روش با هدف طراحی یک برنامه نگهداری پیشگیرانه (PM) بهینه و مؤثر به کار گرفته می‌شوند.

  • در هر دو رویکرد، شناسایی علل اصلی خرابی‌ها (Failure Modes) اولین گام مهم در فرآیند تصمیم‌گیری به‌شمار می‌آید.

  • هر دو روش از منطق تصمیم‌گیری سنتی RCM استفاده می‌کنند و بخش دوم فرآیند در هر دو تقریباً یکسان است، زیرا بر پایه اصول تحلیلی RCM و چارچوب تصمیم‌گیری آن بنا شده‌اند.

  • تمرکز هر دو رویکرد فقط بر ویژگی‌های فنی خرابی‌ها نیست، بلکه پیامدهای کسب‌وکار و اثرات مالی و عملیاتی خرابی‌ها نیز در نظر گرفته می‌شود تا تصمیم‌ها دقیق‌تر و هدفمندتر باشند.


تفاوت اصلی بین RCM و PMO

تفاوت اصلی بین RCM و PMO به نقطه شروع تحلیل و روش شناسایی حالات خرابی (Failure Modes) برمی‌گردد.

در روش RCM، فرآیند تحلیل از یک صفحه کاملاً خالی آغاز می‌شود. ابتدا عملکردهای اصلی تجهیز در شرایط واقعی کاری آن شناسایی می‌شود، سپس نقص‌های عملکردی (Functional Failures) مشخص می‌گردد و در ادامه، به بررسی حالات خرابی (Failure Modes) مرتبط پرداخته می‌شود. به همین دلیل، RCM یک رویکرد پایه‌صفر (Zero-Based Approach) محسوب می‌شود که مستقل از سوابق قبلی عمل می‌کند.

در مقابل، روش PMO بر پایه اطلاعات موجود عمل می‌کند. در این روش، برای شناسایی حالات خرابی، از وظایف نگهداری پیشگیرانه فعلی و سوابق خرابی‌های ثبت‌شده استفاده می‌شود. تنها در مواردی که خرابی‌ها پنهان باشند (Hidden Failures)، به‌طور خاص عملکرد تجهیز بررسی می‌شود. به همین دلیل، PMO به‌طور کلی بر تجربیات گذشته و برنامه‌های موجود تکیه دارد و با نگاهی اصلاح‌گرایانه، برنامه فعلی را بهینه می‌کند.

چالش‌ها و مشکلات احتمالی در روش RCM

چند چالش و محدودیت مهم در استفاده از روش RCM (در مقایسه با PMO) وجود دارد که باید به آن‌ها توجه شود:

  • از آنجا که RCM بر پایه یک رویکرد صفر و بدون پیش‌فرض قبلی طراحی شده است، اجرای آن به‌طور معمول زمان‌برتر از PMO است. در بسیاری از موارد، بخش قابل‌توجهی از زمان تحلیل، صرف شناسایی دقیق حالات خرابی (Failure Modes) می‌شود؛ گاه تا یک‌سوم کل زمان پروژه.

  • به دلیل همین رویکرد پایه‌صفر، اگر تحلیل به‌صورت تیمی انجام شود، لازم است اعضای تیم در کل فرایند مشارکت مداوم و فعال داشته باشند. برخلاف PMO، امکان آماده‌سازی یا پیش‌کار پیش از جلسات تیمی بسیار محدود است، که این موضوع باعث می‌شود فرآیند به نیروی انسانی بیشتر و هماهنگی دقیق‌تری نیاز داشته باشد.

  • در صورت نبود تسهیل‌گری مؤثر، RCM ممکن است به‌سمت تحلیل بیش‌ازحد سیستم‌ها و تجهیزات سوق پیدا کند. این موضوع می‌تواند به شناسایی تعداد زیادی از عملکردها و حالات خرابی منجر شود، که برخی از آن‌ها از نظر فنی غیرضروری یا در شرایط واقعی، فاقد توجیه اقتصادی برای اجرا هستند.

  • یکی از خطرات دیگر، کپی‌برداری غیرمجاز و بدون بررسی از تحلیل‌های قبلی تجهیزات مشابه است. در صورتی که تسهیل‌گران آموزش‌دیده و باتجربه در فرایند حضور نداشته باشند، این رویکرد نادرست ممکن است باعث گمراهی و تحلیل نادرست شود. البته با وجود تسهیل‌گران حرفه‌ای، این مشکل قابل کنترل است.

  • از آنجا که تحلیل RCM زمان و انرژی زیادی می‌طلبد، در برخی موارد تمرکز بیش از حد بر اتمام فرآیند تحلیل قرار می‌گیرد و در نتیجه، اجرای واقعی توصیه‌ها و اقدامات پیشنهادی در اولویت پایین‌تری قرار می‌گیرد. این موضوع می‌تواند اثربخشی نهایی پروژه را تحت تأثیر قرار دهد.


چالش‌ها و مشکلات احتمالی در روش PMO

در استفاده از روش PMO (در مقایسه با RCM)، ممکن است با چند چالش روبه‌رو شویم که عبارت‌اند از:

  • نیاز به اطلاعات قبلی: PMO به برنامه نگهداری پیشگیرانه موجود و/یا سوابق خرابی تجهیزات نیاز دارد. اگر چنین داده‌هایی وجود نداشته باشد، اجرای این روش بسیار سخت یا حتی غیرممکن می‌شود.

  • دقت کمتر در شناسایی خرابی‌ها: چون در PMO بررسی از روی داده‌های قبلی انجام می‌شود، ممکن است برخی خرابی‌های نادر ولی مهم شناسایی نشوند. این موضوع به‌ویژه در مورد تجهیزات حساس و حیاتی می‌تواند خطرناک باشد.

  • محدود بودن سوابق در سیستم CMMS: در بسیاری از سازمان‌ها، اطلاعات خرابی‌هایی که بیشتر از ۳ تا ۵ سال پیش اتفاق افتاده‌اند در سیستم ثبت نشده‌اند. در نتیجه، خرابی‌هایی که دیر به دیر رخ می‌دهند (مثلاً هر ۶ سال یک‌بار) ممکن است در فرآیند تحلیل PMO دیده نشوند—به‌خصوص اگر برنامه نگهداری فعلی هم آن‌ها را پوشش نداده باشد.

  • تمایل به حفظ وضعیت فعلی: چون در PMO کار از روی برنامه فعلی انجام می‌شود، ممکن است تیم ترجیح دهد برنامه‌های موجود را حفظ کند یا فقط کمی تغییرشان دهد، حتی اگر راه‌حل‌های بهتر وجود داشته باشد. این موضوع را می‌توان با تسهیل‌گری آگاهانه و فعال مدیریت کرد، اما نیاز به دقت و پیگیری بیشتری دارد.


کدام روش انتخاب بهتری برای شماست؟

روش RCM معمولاً برای تجهیزات جدید مناسب‌تر است، به‌ویژه وقتی این تجهیزات از فناوری‌های تازه و ناشناخته استفاده می‌کنند که در جای دیگری تجربه نشده‌اند. در چنین مواقعی، چون اطلاعات قبلی وجود ندارد، باید از صفر شروع کرد و تمام حالات خرابی را با دقت و از پایه بررسی کرد. اگر در زمان طراحی تجهیز، تحلیل FMEA انجام شده باشد و در دسترس باشد، می‌توان از آن به‌عنوان نقطه شروع استفاده کرد. همچنین، اگر تجهیز مورد نظر حساس و حیاتی باشد و حتی یک خرابی آن ممکن است خسارت بزرگی ایجاد کند، روش دقیق RCM انتخاب مطمئن‌تری خواهد بود.

در عوض، روش PMO بیشتر برای تجهیزاتی که مدتی از کار آن‌ها گذشته و برنامه نگهداری فعالی دارند مناسب است. وقتی تجربه قبلی، اطلاعات خرابی‌ها، و برنامه‌های قبلی نگهداری وجود دارد، می‌توان از آن‌ها برای بهینه‌سازی برنامه‌ها استفاده کرد. این روش زمانی بهترین عملکرد را دارد که حالات خرابی تجهیز به‌خوبی شناخته شده باشند. در چنین شرایطی، PMO می‌تواند تقریباً همان نتایج RCM را با سرعت و هزینه کمتر به دست بیاورد.


جمع‌بندی

بررسی‌ها نشان می‌دهد که روش‌های RCM و PMO هر دو با هدف بهینه‌سازی برنامه‌های نگهداری پیشگیرانه طراحی شده‌اند، اما تفاوت‌هایی در نحوه اجرا، میزان دقت، منابع مورد نیاز و زمان‌بری دارند. انتخاب بین این دو روش باید بر اساس نوع تجهیزات، میزان دسترسی به اطلاعات تاریخی، سطح ریسک و اهمیت عملکرد تجهیزات انجام شود.

در شرایطی که تجهیزات جدید و فاقد سابقه هستند یا خرابی آن‌ها می‌تواند پیامدهای جدی داشته باشد، RCM انتخاب مناسبی است. در مقابل، برای تجهیزاتی که سوابق نگهداری و خرابی در دسترس است، PMO می‌تواند راهکار سریع‌تر و کم‌هزینه‌تری برای دستیابی به نتایج مشابه باشد.

درک درست از تفاوت‌ها و کاربردهای هر روش، به تصمیم‌گیری آگاهانه‌تر و پیاده‌سازی مؤثرتر استراتژی‌های نگهداری کمک خواهد کرد.

Powered by Froala Editor