مدیریت موجودی (Inventory Management) هرچند در بسیاری موارد کمتر مورد توجه قرار میگیرد، اما نقشی تعیینکننده در موفقیت عملیات نگهداری (Maintenance Operations) ایفا میکند. مسئولیتهای مرتبط با مدیریت قطعات یدکی (Spare Parts) غالباً آنگونه که شایسته است دیده نمیشوند، با این حال، اجرای صحیح این فرآیند میتواند مدیریت نگهداری داراییها (Asset Maintenance Management) را ارتقا داده و به کاهش قابلتوجه هزینههای سازمان منجر شود. بدین ترتیب، با استقرار رویکردهای کارآمد در این حوزه، دستیابی به سطحی بالاتر از کارایی و بهرهوری امکانپذیر خواهد بود. در ادامه، مجموعهای از راهکارهای عملی برای بهبود مدیریت موجودی بررسی میشود تا از طریق آنها هزینهها کاهش یافته و از اتلاف زمان و منابع مالی پیشگیری شود.
مدیریت موجودی نگهداری (Maintenance Inventory Management)
مدیریت موجودی به معنای تضمین دسترسی به اقلام موردنیاز در مقدار مناسب، در مکان مناسب، در زمان مناسب و با هزینه بهینه تعریف میشود. هدف اصلی این فرآیند، کاهش هزینهها از طریق کمک به سازمانها در تعیین زمان صحیح خرید موجودی جدید بر اساس الگوهای مصرف معمول است.
تعریف موجودی در صنایع مختلف متفاوت است. در بخش خردهفروشی، موجودی به کالاهایی اطلاق میشود که برای فروش به مشتریان نگهداری میشوند؛ مانند پوشاک یا لوازم خانگی. در مقابل، در حوزه نگهداری و تعمیرات، موجودی شامل قطعات و اجزایی است که برای عملکرد صحیح داراییها ضروری هستند؛ از جمله موتور، یاتاقان (Bearing)، فن یا فیلتر. هدف تیمهای نگهداری آن است که موجودی کافی و مناسب در دسترس داشته باشند تا امکان تعمیر یا بهبود داراییها فراهم شود، در حالی که محدودیتهای بودجه و ظرفیت انبار نیز مورد توجه قرار گیرد.
هزینههای ناشی از ضعف در مدیریت موجودی نگهداری و تعمیرات
مدیریت موجودی شامل مجموعهای از فرآیندهای بههمپیوسته است و بروز خطا در هر یک از آنها میتواند زیانهای مالی قابلتوجهی در پی داشته باشد. ضعف در این حوزه منجر به افزایش هزینههای خرید و انبارداری، برهم خوردن برنامهریزیهای نگهداری، و افزایش کسری موجودی (Stockout) یا موجودی منسوخ (Obsolete Inventory) میشود. سه مشکل عمده ناشی از مدیریت ناکارآمد موجودی عبارتاند از:
۱. موجودی بیشازحد (Overstocking)
یکی از خطاهای رایج، خرید بیشازحد موجودی است که هزینههای غیرضروری به همراه دارد. هزینه نگهداری موجودی مازاد معمولاً بین ۱۲٪ تا ۲۰٪ ارزش خرید آن برآورد میشود. برای مثال، در صورتی که سالانه ۱۰۰,۰۰۰ دلار صرف خرید قطعات شود، بین ۱۲,۰۰۰ تا ۲۰,۰۰۰ دلار دیگر باید برای هزینههای انبارداری و امور اداری در نظر گرفته شود. خرید بیشازحد این هزینهها را به شکل قابلتوجهی افزایش میدهد.
۲. موجودی ناکافی (Understocking)
نبود موجودی کافی میتواند مشکلات فوری و پرهزینهای به همراه داشته باشد. در صورت خرابی یک تجهیز حیاتی و نبود قطعه موردنیاز برای تعمیر، زمان توقف ممکن است از چند ساعت به چند روز یا حتی هفته افزایش یابد و هزینه خرابی بهطور چشمگیری رشد کند. علاوه بر این، هزینههای ارسال فوری (Rush Shipping) و اقدامات موقتی پرریسک که برای ادامه تولید انجام میشوند، فشار مالی بیشتری به سازمان تحمیل خواهند کرد. چنین شرایطی در صنایع تولیدی بسیار شایع است. یک سیستم کارآمد مدیریت موجودی با تضمین دسترسی به قطعات حیاتی، میتواند توقفهای ناخواسته را به حداقل رسانده، بهرهوری تولید را ارتقا دهد و از زیانهای چندصدهزار تا چندمیلیون دلاری جلوگیری کند.
۳. موجودی غیرقابلردیابی (Untraceable Inventory)
حتی در صورت وجود موجودی کافی، نبود نظم در محل نگهداری یا ضعف در سیستم ردیابی میتواند منجر به اتلاف زمان و افزایش هزینهها شود. برآوردها نشان میدهد که بین ۱۰٪ تا ۲۵٪ از زمان تکنسینها صرف جستوجوی قطعات میشود. ناتوانی در یافتن سریع اقلام موردنیاز، زمان واقعی کار فنی (Wrench Time) را کاهش میدهد و در هر خرابی، چندین دقیقه به زمان توقف اضافه میکند. این زمانهای از دسترفته میتوانند بهصورت مستقیم صدها یا هزاران دلار هزینه به سازمان تحمیل کنند. تکرار این مسئله حتی تنها دو یا سه بار در ماه، زیان سالانه قابلتوجهی ایجاد خواهد کرد. در حالی که استفاده از یک سیستم مدیریت کارآمد موجودی، امکان پیشگیری ساده از چنین مشکلاتی را فراهم میآورد.
هفت راهکار برای ارتقای مدیریت موجودی در نگهداری و تعمیرات (Maintenance Inventory Management)
با توجه به پیامدهای پرهزینه ناشی از ضعف در مدیریت موجودی، ضروری است راهکارهایی برای پیشگیری از این وضعیتها بهکار گرفته شود. هر بخش از فرآیند مدیریت موجودی قابلیت بهینهسازی دارد و با بهبود آن میتوان اتلاف منابع، دوبارهکاریها و ناکارآمدیها را به حداقل رساند. بهکارگیری حتی بخشی از این راهکارها قادر است تأثیر چشمگیری بر ارتقای کارایی سیستم مدیریت موجودی داشته باشد و علاوه بر ایجاد صرفهجویی مالی، فشار کاری قابلتوجهی را از دوش تیمهای نگهداری و تعمیرات بردارد.
۱. ردیابی قطعات (Parts Tracking)
جستوجوی قطعات در انبارهای بیسامان میتواند منجر به اتلاف قابلتوجه زمان و افزایش هزینههای عملیاتی شود. بهعنوان نمونه، اگر یک ساعت توقف برنامهریزینشده (Unplanned Downtime) معادل ۱,۰۰۰ دلار زیان نیروی کار به همراه داشته باشد، صرف ۱۵ دقیقه برای یافتن یک قطعه در انبار معادل از دست رفتن ۲۵۰ دلار دیگر خواهد بود.
بهکارگیری سامانههای ردیابی موجودی (Inventory Tracking Systems) امکان مانیتورینگ سطح موجودی و موقعیت قطعات را فراهم میسازد. در این حالت، تکنسینها و مهندسان بدون نیاز به حضور مستقیم در انبار میتوانند موجودی قطعه و محل دقیق آن را بررسی کنند. ردیابی دقیق موجودی علاوه بر کاهش زمان جستوجو، از سفارشگذاری تکراری (Duplicate Ordering) پیشگیری کرده و سازمان را از انباشت پرهزینه موجودی مازاد (Overstocking) دور نگه میدارد.
۲. سطوح موجودی (Stock Levels)
تعیین مقدار بهینه موجودی نقش حیاتی در مدیریت اثربخش انبار قطعات (Storeroom) دارد. انباشت مازاد موجودی منجر به افزایش هزینههای نگهداری و انجماد سرمایه میشود، در حالی که کسری موجودی میتواند توقفهای پرهزینه در تولید ایجاد کند.
نقطه آغاز این فرآیند، تعریف حداقل سطح موجودی (Minimum Stock Level) برای قطعات کلیدی مرتبط با تجهیزات حیاتی تولید (Production-Critical Equipment) است. برای این منظور، ابتدا قطعات ضروری شناسایی شده و نرخ مصرف میانگین (Average Usage) آنها محاسبه میشود. سپس با در نظر گرفتن زمان تأمین از سوی تأمینکننده (Supplier Lead Time)، حداقل سطح موجودی و مقدار سفارش مجدد (Reorder Quantity – ROQ) بهطور دقیق تنظیم (Fine-Tune) خواهد شد.
اجرای صحیح این فرآیند زمینه را برای پیادهسازی موفق سیستم تحویل بهموقع (Just-in-Time – JIT) فراهم میکند؛ سیستمی که موجب کاهش موجودی مازاد، افزایش بهرهوری سرمایه و بهبود هماهنگی در زنجیره تأمین میشود.
تصور کنید یک تجهیز حیاتی در خط تولید از کار بیفتد و قطعه لازم برای تعمیر آن در دسترس نباشد؛ در این حالت، هزینه ناشی از آن خرابی بهسرعت سر به فلک خواهد کشید.
۳. تجدید سفارش (Reordering)
پس از تعریف حداقل سطوح موجودی (Minimum Stock Levels)، ایجاد سازوکاری برای تجدید سفارش بهموقع ضروری است. این سازوکار باید بهگونهای طراحی شود که هر زمان سطح موجودی به زیر حد تعیینشده کاهش یافت، سیستم بهطور خودکار هشدار داده و موضوع را به پرسنل لجستیک یا تدارکات (Logistics Personnel) اطلاع دهد. چنین رویکردی، نیاز به حدسوگمان در فرآیند تجدید سفارش را برطرف کرده و خطر انباشت مازاد (Overstocking) یا کسری موجودی (Understocking) را به حداقل میرساند.
علاوه بر این، ثبت و رهگیری تمامی سفارشهای خرید (Purchase Orders) مرتبط با موجودی اهمیت ویژهای دارد. این اقدام امکان پایش جامع فعالیتهای نگهداری و سنجش اثرات مالی آنها را در پایان دورههای زمانی، بهویژه سال مالی، فراهم میکند. دادههای بهدستآمده از این فرآیند بهعنوان یک خط مبنا (Baseline) معتبر عمل کرده و مبنای تصمیمگیریهای آینده در حوزه مدیریت موجودی قرار میگیرد.
۴. مدیریت موجودی در چند سایت (Managing Inventory at Multiple Locations)
در سازمانهایی که دارای چندین سایت عملیاتی هستند، استانداردسازی سامانهها و فرآیندهای مدیریت موجودی (Standardized Inventory Management Systems and Processes) از اهمیت ویژهای برخوردار است. توانایی رهگیری قطعات و ملزومات (Parts & Supplies) در مکانهای نگهداری مختلف (Storage Locations) در سطح تأسیسات متعدد، مزیتی مهم برای تیمهای نگهداری ایجاد میکند و سرعت واکنش در شرایط بحرانی را افزایش میدهد.
چنانچه تأمینکننده با کسری موجودی (Understocked) مواجه باشد، حداقل مقدار سفارش بالا (MOQ – Minimum Order Quantity) مطالبه کند یا زمان تأمین (Lead Time) طولانی داشته باشد، روند تأمین قطعات حیاتی با تأخیرهای جدی روبهرو خواهد شد. در چنین شرایطی، انتقال قطعه از یکی از سایتهای دیگر، بهویژه در مواردی که قطعهای منسوخ (Obsolete) است یا نیاز فوری به آن وجود دارد، راهکاری سریعتر و اثربخشتر خواهد بود.
با این حال، استفاده مؤثر از منابع چندسایتی تنها در صورتی امکانپذیر است که ارتباطات بین واحدها کارآمد باشد و دادهها بهصورت منظم و بهروز (Up-to-Date Data) ثبت و در دسترس قرار گیرد. در این صورت، دسترسی به موجودی سایر سایتها میتواند بهعنوان عاملی حیاتی در کاهش ریسک توقف عملیات و تضمین تداوم فعالیتها عمل کند.
۵. حذف قطعات منسوخ (Eliminate Obsolete Parts)
قطعات منسوخ (Obsolete Parts) اغلب برای مدتهای طولانی در انبار قطعات (Storeroom) باقی میمانند و ضمن اشغال فضای قفسهها، موجب افزایش غیرواقعی ارزش موجودی در ترازنامه (Balance Sheet) میشوند. با این حال، پیامدهای منفی آنها تنها به بُعد مالی محدود نمیشود. در صورتی که هنگام تعمیر دارایی تنها موجودی منسوخ (Obsolete Stock) در دسترس باشد، زمان ازکارافتادگی (Downtime) بهطور چشمگیری افزایش خواهد یافت و عملیات سازمان با اختلال مواجه میشود.
بهکارگیری رویکرد مانیتورینگ چرخهعمر قطعات یدکی (Spare Parts Lifecycle Tracking) روشی کارآمد برای کاهش موجودی منسوخ محسوب میشود. ردیابی زمان خرید، مدت نگهداری و تاریخ انقضای کارکرد قطعات امکان شناسایی و حذف بهموقع آنها را فراهم میکند. این اقدام علاوه بر آزادسازی سرمایه حبسشده در اقلام کممصرف، به جلوگیری از توقفهای پرهزینه کمک کرده و اثربخشی مدیریت موجودی را بهطور محسوسی افزایش میدهد.
۶. گزارشدهی موجودی (Inventory Reporting)
ایجاد یک چارچوب گزارشدهی (Reporting Framework) جامع و کارآمد در حوزه مدیریت موجودی، دسترسی به دادههای دقیق و بهروز را فراهم میکند و امکان شناسایی روندها و اتخاذ تصمیمات هوشمندانهتر را به وجود میآورد. بهرهگیری از این دادهها موجب بهبود تخصیص بودجه، افزایش دقت در برنامهریزی نگهداری و فراهم شدن زمینه برای حرکت به سمت خودکارسازی فرآیند خرید (Automating Purchasing) خواهد شد.
شاخصهای متنوعی میتوانند در این چارچوب مورد استفاده قرار گیرند. برخی شاخصها ماهیتی پایهای دارند، از جمله سطوح موجودی (Inventory Levels) و سوابق سفارشهای خرید (Purchase Order History). در کنار آنها، شاخصهای پیشرفتهتری نیز قابل ردیابی هستند؛ از جمله ارزش موجودی در دسترس (Value of Stock on Hand) و وضعیت سفارشهای خرید باز یا تسویهنشده (Outstanding Purchase Orders). ترکیب این شاخصها تصویری جامع از وضعیت موجودی ارائه میدهد و امکان بهبود مستمر فرآیندهای تصمیمگیری را فراهم میسازد.
۷. یک سامانه یکپارچه (A Single, Integrated System)
بهکارگیری یک سامانه کامل و یکپارچه برای مدیریت نگهداری، شامل مدیریت موجودی، مجموعهای از مزایای کلیدی را به همراه دارد.
دسترسپذیری، انسجام و کیفیت دادهها (Data Accessibility, Consistency & Quality): تمرکز دادهها در یک بستر واحد، امکان رهگیری، گزارشگیری و انتقال دانش را با دقت و کارآمدی بیشتر فراهم میکند.
آموزش (Training): با وجود یک سامانه یکپارچه، بهجای آموزش واحدهای مختلف در سیستمهای جداگانه، کل سازمان تنها به آموزش در یک بستر نیاز خواهد داشت.
صرفهجویی در هزینه (Cost Saving): استفاده از یک سامانه جامع نیاز به خرید و اتصال چندین سیستم مستقل را برطرف میسازد. برای مثال، در صورت مدیریت موجودی و نگهداری پیشگیرانه از طریق نرمافزار CMMS (Computerized Maintenance Management System)، دیگر ضرورتی برای سرمایهگذاری در یک سامانه ERP (Enterprise Resource Planning) پرهزینه وجود نخواهد داشت.
این رویکرد، ضمن سادهسازی فرآیندها و کاهش هزینههای کلان، همراستایی بیشتری میان فعالیتهای نگهداری و اهداف سازمانی ایجاد میکند.
مدیریت موجودی نگهداری و چشمانداز کلان (Maintenance Inventory Management & the Bigger Picture)
مدیریت اثربخش موجودی (Inventory Management) بهطور مستقیم با کیفیت اجرای فعالیتهای نگهداری (Maintenance) ارتباط دارد. زمانی که قطعه مناسب در مکان درست و در زمان موردنیاز در دسترس باشد، تکنسینها قادر خواهند بود وظایف خود را در کوتاهترین زمان و با کاملترین کیفیت انجام دهند.
با این حال، دستیابی به چنین وضعیتی فرآیندی زمانبر است و نیازمند سرمایهگذاری در ایجاد و استقرار فرآیندهای قابلاعتماد و استاندارد در سراسر زنجیره تأمین است؛ از خرید و تأمین (Purchasing) گرفته تا رهگیری قطعات (Parts Tracking). تنها با وجود این چارچوبهای ساختاریافته میتوان سطح بالایی از کارایی و انسجام را در مدیریت موجودی تضمین کرد.
هرچند این مسیر مستلزم صرف زمان و منابع است، اما پس از شناسایی و استقرار «الگوی درست»، امکان کاهش چشمگیر هزینهها فراهم میشود و در عین حال، اطمینان حاصل خواهد شد که تأسیسات بهصورت روان، پایدار و بدون وقفه به فعالیت خود ادامه میدهند.
Powered by Froala Editor
برای ثبت نظر ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید