دستورکار نگهداری (Work Order) چیست؟
شش گام برای یک دستورکار کامل
دستورکارهای نگهداری (Work Orders) بهعنوان موتور محرک عملیات نگهداری شناخته میشوند. این دستورکارها بستر لازم را برای حرکت هماهنگ تیم فراهم میسازند و جریان فعالیتها را از نقطه آغاز تا تحقق نتایج مورد انتظار هدایت میکنند. همانگونه که در جهان انواع مختلفی از موتورهای ناکارآمد و فرسوده تا موتورهای قدرتمند و پیشرفته وجود دارد، کیفیت و اثربخشی دستورکارهای نگهداری نیز میتواند بسیار متفاوت باشد. هدف این مقاله، تبیین اهمیت و شیوههای بهکارگیری صحیح دستورکارهای نگهداری است تا عملیات نگهداری با بالاترین سطح کارایی و هماهنگی، مشابه عملکرد روان و بینقص یک خودروی لوکس و پرقدرت، اجرا گردد.
دستورکار نگهداری (Work Order) چیست؟
دستورکار نگهداری (Work Order) بهعنوان یک سند رسمی تعریف میشود که تمامی اطلاعات موردنیاز برای اجرای یک فعالیت نگهداری را در بر دارد و مراحل انجام آن را تشریح میکند. این دستورکار میتواند شامل جزئیاتی همچون فرد صادرکننده یا تأییدکننده، دامنه و محدوده فعالیت، واحد یا فرد مسئول اجرا و نیز انتظارات عملکردی باشد.
دستورکارهای نگهداری بهمثابه موتور محرک عملیات نگهداری عمل میکنند. آنها جریان کار را هدایت کرده و فعالیتها را از نقطه آغاز تا تحقق نتیجه مورد انتظار منتقل میسازند. نقش حیاتی این دستورکارها در سازمان موجب میشود که تمامی ذینفعان، از مدیران نگهداری تا تکنسینها، قادر باشند فعالیتهای کلیدی را بهصورت سازمانیافته، اولویتبندیشده، قابل تخصیص، قابل پیگیری و قابل تکمیل اجرا کنند.
زمانی که دستورکارهای نگهداری بهدرستی تدوین و اجرا شوند، امکان ثبت و ذخیره اطلاعات فراهم میشود. این اطلاعات قابلیت اشتراکگذاری یافته و بهعنوان مبنایی برای انجام بهینه وظایف آتی مورد استفاده قرار میگیرد. بدین ترتیب، دستورکارها نهتنها موجب نظم و انسجام در عملیات میشوند، بلکه زمینهساز افزایش کارایی و اثربخشی فرایندهای نگهداری خواهند بود.
تفاوت «دستورکار» (Work Order) و «درخواست کار» (Work Request)
با وجود شباهتهای ظاهری، این دو مفهوم کارکرد و جایگاه متفاوتی دارند. درخواست کار (Work Request) فرمی است که معمولاً توسط کارکنانی خارج از واحد نگهداری برای اطلاعرسانی در مورد یک نیاز یا مشکل ثبت میشود. برای مثال، زمانی که یک اپراتور دستگاه با خرابی تجهیز مواجه گردد، یک درخواست کار صادر میکند. این درخواست پس از ثبت، توسط مدیر یا برنامهریز نگهداری بررسی شده و اطلاعات فنی، الزامات ایمنی و دامنه فعالیت به آن افزوده میشود. همچنین اولویت و زمانبندی مشخص شده و کار به یک تکنسین ارجاع داده میشود. در این مرحله، درخواست کار به دستورکار (Work Order) تبدیل خواهد شد.
انواع دستورکارهای نگهداری (Types of Work Orders)
در سامانههای مدیریت نگهداری و تعمیرات رایانهای (CMMS)، پنج نوع اصلی دستورکار مورد استفاده قرار میگیرد:
دستورکار عمومی (General Work Order): برای فعالیتهای کلی نگهداری یا تعمیراتی که در دستهبندیهای دیگر قرار نمیگیرند.
دستورکار نگهداری پیشگیرانه (Preventive Maintenance Work Order – PM): برای انجام اقدامات دورهای و برنامهریزیشده بهمنظور جلوگیری از خرابی تجهیزات.
دستورکار بازرسی (Inspection Work Order): برای ارزیابی وضعیت تجهیزات و شناسایی مشکلات بالقوه پیش از وقوع خرابی.
دستورکار اضطراری (Emergency Work Order): برای رسیدگی به خرابیها یا مشکلات بحرانی که نیازمند اقدام فوری هستند تا از توقف عملیات یا بروز خسارت جلوگیری شود.
دستورکار نگهداری اصلاحی (Corrective Maintenance Work Order – CM): برای انجام تعمیرات یا اصلاحاتی که پس از شناسایی یک مشکل یا نقص در تجهیز ضروری تشخیص داده میشود.
در بخشهای بعدی، جزئیات مربوط به هر یک از این انواع دستورکار و شرایط مناسب برای استفاده از آنها تشریح خواهد شد.
دستورکار عمومی (General Work Order)
دستورکار عمومی شامل فعالیتهایی است که در طبقهبندیهای مشخص دیگر مانند نگهداری پیشگیرانه (Preventive Maintenance)، بازرسی (Inspection)، اضطراری (Emergency) یا نگهداری اصلاحی (Corrective Maintenance) قرار نمیگیرند. نمونههای متداول از این نوع دستورکار عبارتاند از نصب تجهیزات جدید، جمعآوری یا برچیدن تجهیزاتی که دیگر مورد استفاده نیستند و همچنین فعالیتهای عمومی نظیر رنگآمیزی یا تعمیرات جزئی محیطی.
دستورکار نگهداری پیشگیرانه (Preventive Maintenance Work Order – PM)
دستورکارهای نگهداری پیشگیرانه (که در برخی منابع تحت عنوان Preventative Maintenance نیز شناخته میشوند) به فعالیتهای زمانبندیشده و دورهای اطلاق میشوند که با هدف جلوگیری از خرابیهای پرهزینه و کاهش توقفهای ناخواسته ماشینآلات اجرا میگردند. این نوع نگهداری جایگاهی میان نگهداری واکنشی (Reactive Maintenance / Run-to-Failure) و نگهداری پیشبینانه (Predictive Maintenance) دارد.
مهمترین عناصر موجود در دستورکارهای نگهداری پیشگیرانه عبارتاند از:
نیازمندیهای منابع (Resource Requirements): شامل قطعات یدکی، ابزار و نیروی انسانی موردنیاز.
دستورالعملهای اجرایی (Instructions): گامهای دقیق و استاندارد برای انجام فعالیتها.
چکلیستها (Checklists): اقلام و مواردی که باید بررسی یا تأیید شوند.
یادداشتهای تکمیلی (Supplementary Notes): توضیحات یا نکات خاص مرتبط با فعالیت موردنظر.
این دستورکارها در قالب یک برنامه زمانبندیشده مشخص اجرا میشوند تا اطمینان حاصل گردد که اقدامات نگهداری در بازههای تعریفشده، بهطور منظم و مداوم انجام میپذیرند. چنین رویکردی موجب افزایش عمر مفید داراییها، کاهش هزینههای ناشی از خرابی و ارتقای قابلیت اطمینان تجهیزات خواهد شد.
دستورکار بازرسی (Inspection Work Order)
دستورکار بازرسی نشاندهنده زمان و شرایطی است که طی آن تکنسین نگهداری موظف به بررسی یا ممیزی وضعیت یک دارایی میشود. این نوع دستورکار معمولاً بر اساس یک بازه زمانی از پیش تعیینشده صادر میگردد و از این نظر مشابه دستورکارهای نگهداری پیشگیرانه (Preventive Maintenance Work Orders) است. در جریان بازرسی، در صورت شناسایی یک مشکل یا نشانهای از خرابی بالقوه، امکان ایجاد یک دستورکار جدید برای رفع آن مشکل فراهم میشود. بدین ترتیب، دستورکار بازرسی نقشی پیشگیرانه و کنترلی در مدیریت سلامت داراییها ایفا میکند.
دستورکار اضطراری (Emergency Work Order)
دستورکار اضطراری زمانی صادر میشود که یک خرابی غیرمنتظره در دارایی رخ دهد و نیاز به اقدام فوری برای تعمیر وجود داشته باشد. این نوع دستورکار بهطور خاص برای ثبت و پیگیری فعالیتهای مرتبط با نگهداری واکنشی (Reactive Maintenance) طراحی شده است.
جزئیات ثبتشده در دستورکار اضطراری معمولاً شامل موارد زیر است:
علت بروز خرابی غیرمنتظره،
اقدامات و فعالیتهای تعمیراتی انجامشده توسط تکنسین،
توصیهها یا اقداماتی که میتواند از تکرار مجدد خرابی جلوگیری کند.
صدور و اجرای سریع دستورکار اضطراری نهتنها مانع از توقف طولانیمدت عملیات میشود، بلکه از بروز خسارتهای مالی و عملیاتی سنگین نیز جلوگیری به عمل میآورد.
دستورکار نگهداری اصلاحی (Corrective Maintenance Work Order – CM)
دستورکار نگهداری اصلاحی در شرایطی صادر میشود که تکنسین نگهداری در جریان انجام فعالیتهای پیشگیرانه (Preventive Maintenance)، بازرسی (Inspection)، عمومی (General) یا اضطراری (Emergency) متوجه یک مشکل یا نقص در دارایی گردد. هدف اصلی این نوع دستورکار، شناسایی، جداسازی و رفع عیب بهگونهای است که تجهیز، ماشین یا سیستم به وضعیت عملیاتی و مطلوب خود بازگردانده شود.
برخلاف دستورکار اضطراری (Emergency Work Order)، این نوع دستورکار بهصورت برنامهریزیشده و زمانبندیشده اجرا میشود، زیرا مشکل در زمان مناسب شناسایی شده و فرصت کافی برای برنامهریزی اقدامات اصلاحی وجود دارد. فعالیتهای مرتبط با دستورکار اصلاحی میتواند شامل تعمیر (Repair)، بازگردانی (Restoration) یا تعویض (Replacement) تجهیز یا اجزای آن باشد.
چرخه عمر دستورکار نگهداری (Work Order Lifecycle)
هر دستورکار نگهداری دارای چرخه عمر مشخصی است که از سه فاز اصلی تشکیل میشود:
ایجاد (Creation): مرحله ثبت و آغاز دستورکار.
انجام (Completion): مرحله اجرای فعالیتهای برنامهریزیشده.
ثبت و بایگانی (Recording): مرحله مستندسازی و نگهداری سوابق.
این سه فاز به شش گام اجرایی تفکیک میشوند:
شناسایی وظیفه (Task Identification): تعیین نوع و ماهیت فعالیت موردنیاز.
ثبت درخواست دستورکار (Requesting a Work Order): ایجاد درخواست رسمی برای انجام کار.
زمانبندی دستورکار (Scheduling the Work Order): تعیین زمان مناسب برای اجرای فعالیت.
تخصیص و اجرای دستورکار (Assigning & Completing the Work Order): ارجاع فعالیت به نیروی انسانی و انجام آن.
مستندسازی و بستن دستورکار (Documenting & Closing the Work Order): ثبت نتایج و خاتمه فرایند.
تحلیل دستورکار برای بهبود آینده (Analyzing the Work Order): بررسی دادهها و تجربیات برای ارتقای کارایی و بهبود مستمر.
اجرای صحیح این مراحل موجب میشود که دستورکارها در یک فاز متوقف نمانند و به عقبماندگی (Backlog) تبدیل نشوند. پیادهسازی یک فرایند استاندارد برای چرخه عمر دستورکارها، به ارتقای نظم، کارآمدی و قابلیت اطمینان عملیات نگهداری منجر خواهد شد.
چگونه یک دستورکار نگهداری (Work Order) مؤثر نوشته شود – در شش گام
گام ۱: شناسایی وظیفه (Task Identification)
فعالیتهای نگهداری به دو دسته کلی تقسیم میشوند: نگهداری برنامهریزیشده (Planned Maintenance) نظیر بازرسیهای دورهای و نگهداری برنامهریزینشده (Unplanned Maintenance) مانند رفع خرابی ناگهانی تجهیزات. شناسایی دقیق وظیفه، نخستین گام در تدوین یک دستورکار کارآمد است.
گام ۲: ایجاد درخواست نگهداری (Maintenance Request Creation)
جزئیات مربوط به فعالیت جمعآوری شده و به واحد نگهداری ارسال میگردد. بهعنوان نمونه، در صورت خرابی یک دستگاه، اپراتور یک Work Request ثبت میکند و آن را به بخش نگهداری ارجاع میدهد. در صورت برنامهریزیشده بودن وظیفه، دستورکار در زمان مناسب صادر و فعال خواهد شد.
گام ۳: اولویتبندی و زمانبندی دستورکار (Prioritization & Scheduling)
ماهیت برخی وظایف ایجاب میکند که در اولویت بالاتری قرار گیرند. برای مثال، تعویض یک لامپ سوخته نیاز فوری ندارد، اما خرابی نوار نقاله حیاتی مستلزم اقدام فوری است. بنابراین هر دستورکار باید بر اساس اهمیت اولویتبندی شود. پس از آن، زمانبندی اجرای وظیفه صورت میگیرد که میتواند بر اساس مهلت مشخص، محرکهای نگهداری برنامهریزیشده یا بازههای اختصاصی تعریف گردد. تعیین مهلت دقیق به شفافیت، مسئولیتپذیری و جلوگیری از فراموشی فعالیتها کمک میکند.
گام ۴: تخصیص و انجام کار (Assignment & Completion)
در این مرحله دستورکار به تکنسین مربوطه تخصیص داده میشود. گستره این وظیفه میتواند از یک بررسی کوتاه چند دقیقهای تا یک تعمیر پیچیده چندروزه متغیر باشد.
گام ۵: بستن و مستندسازی دستورکار (Closing & Documenting)
پس از تکمیل فعالیتها، دستورکار بسته میشود. در برخی موارد، مدیر واحد ملزم به تأیید نهایی برای رعایت الزامات انطباق است. سپس دستورکار بایگانی میگردد. آرشیو منظم دستورکارها اهمیت بالایی دارد، زیرا امکان ایجاد سوابق داراییها، مرور اقدامات گذشته، آمادگی برای ممیزیها و بهبود تصمیمگیریهای آینده را فراهم میسازد.
گام ۶: تحلیل و بازنگری دستورکار (Analyzing & Reworking)
دستورکارهای بستهشده حاوی اطلاعات ارزشمندی هستند که میتوانند بینشهایی درباره فرایندها و سیستمها ارائه دهند. این اطلاعات مبنای بهبود عملکرد و افزایش کارایی خواهد بود. همچنین وجود آرشیو مستندات به تکنسینها کمک میکند در صورت تکرار مشکلات مشابه، مراحل از قلمافتاده یا راهحلهای جایگزین را سریعتر شناسایی نمایند.
اجزای اصلی یک دستورکار نگهداری
یک دستورکار کامل باید شامل ۱۶ بخش اصلی باشد تا تمامی جزئیات لازم برای درک و اجرای مؤثر وظایف در اختیار تکنسینها قرار گیرد:
دارایی (Asset): تجهیز یا سیستمی که نیازمند فعالیت نگهداری است.
شرح مشکل (Description of Issue): ماهیت مشکل و مشاهدات ثبتشده (شنیداری، دیداری یا حسی).
دامنه کار (Scope of Work): فعالیتهای موردنیاز و مهارتهای لازم برای انجام آن.
قطعات و ابزار موردنیاز (Parts & Tools Required): اقلام و ابزارهایی که باید استفاده یا تعویض شوند.
یادداشتهای ایمنی و بهداشت (Health & Safety Notes): دستورالعملها و تجهیزات ایمنی مرتبط، همراه با سوابق حوادث یا شبهحوادث مشابه.
تاریخ ثبت درخواست (Date Requested): زمان ایجاد و ثبت دستورکار.
نام/بخش/اطلاعات تماس درخواستکننده (Requester Name/Department/Contact): فرد یا واحد ثبتکننده دستورکار.
تاریخ تکمیل مورد انتظار (Expected Completion Date): زمان پیشبینیشده برای تکمیل وظیفه.
تاریخ تکمیل واقعی (Actual Completion Date): زمان واقعی تکمیل و بستهشدن دستورکار.
ساعات کاری مورد انتظار (Expected Hours of Work): تخمین زمان لازم برای انجام کار.
ساعات کاری واقعی (Actual Hours of Work): مدت زمان واقعی صرفشده.
چکلیست وظایف (Task Checklist): راهنمای مرحلهبهمرحله برای اجرای فعالیت.
اولویت (Priority): درجه اهمیت دستورکار (بالا، متوسط، پایین).
مسئول اجرا (Assigned To): تکنسین یا تیم مسئول اجرا و در صورت نیاز پیمانکاران خارجی.
مستندات مرتبط (Associated Documents): منابع پشتیبان شامل دستورالعملهای استاندارد (SOPs)، نمودارها، راهنماها، سوابق دارایی و سایر مستندات مرتبط.
یادداشتها (Notes): مشاهدات و توضیحات تکمیلی در خصوص عیبیابی، روشهای اصلاحی یا فراوانی بروز مشکل.
رویههای برتر برای مدیریت دستورکار نگهداری (Work Order Management Best Practices)
دستورکارهای نگهداری (Work Orders) همانند داراییهای سازمان نیازمند روشهای اجرایی استاندارد (SOPs) هستند تا چارچوبی روشن برای ایجاد، بازبینی و بهینهسازی فعالیتهای نگهداری فراهم گردد. رعایت این اصول به افزایش کارایی، انسجام و قابلیت اطمینان در فرایندهای نگهداری منجر خواهد شد. پنج رویه کلیدی در این زمینه عبارتاند از:
#۱: تعیین اهداف و شاخصهای اندازهگیری (Goals & Measurements)
پیش از طراحی دستورکار، باید مشخص شود چه انتظاراتی از آن وجود دارد و چه دادههایی باید فراهم گردد. این فرآیند در چهار گام محقق میشود:
شناسایی اهداف نگهداری سازمان (Maintenance Goals)
تعریف شاخصهای کلیدی عملکرد نگهداری (Maintenance KPIs)
تعیین معیارهای عملکرد تیم و موارد قابل مانیتورینگ (Metrics)
استفاده از دادههای جمعآوریشده برای هدایت استراتژی نگهداری
#۲: تعریف نقشها و مسئولیتها (Roles & Responsibilities)
برای هر مرحله از چرخه دستورکار، نقشها و اختیارات باید بهطور دقیق مشخص شود. تعیین اینکه چه کسی مجاز به ایجاد (Create)، تخصیص (Assign)، اولویتبندی (Prioritize)، اجرا (Complete) و بازبینی (Review) دستورکار است، مانع از ایجاد وظایف تکراری یا غیرمجاز شده و از بروز خطاهای ارتباطی جلوگیری میکند.
#۳: تعیین تناوب اجرای دستورکار (Work Order Frequency)
بازه زمانی اجرای فعالیتهای نگهداری وابسته به نوع تجهیز و شرایط عملیاتی آن است. بهترین رویکرد، تبعیت از دستورالعملهای سازنده و تدوین یک برنامه نگهداری پیشگیرانه (Preventive Maintenance Schedule) است تا از وقوع خرابیهای غیرمنتظره و هزینهبر جلوگیری شود.
#۴: طراحی محرکها برای دستورکار (Work Order Triggers)
صدور دستورکار بهصورت خودکار در سیستمهای نگهداری نیازمند تعریف محرکهاست. محرکها میتوانند شامل درخواست اولیه (Initial Request)، پیگیری پس از شکست PM، الزامات انطباق (Compliance) یا نیاز به فعالیت تکمیلی روی دارایی باشند. پنج نوع محرک رایج عبارتاند از:
خرابی (Breakdown)
زمانمحور (Time-Based)
رویدادمحور (Event-Based)
کارکردمحور (Usage-Based)
وضعیتمحور (Condition-Based)
انتخاب صحیح محرکها و بهکارگیری اصولی آنها موجب ارتقای بهرهوری و افزایش قابلیت اطمینان (Reliability) داراییها میشود.
#۵: تحلیل پس از اتمام دستورکار (Work Order Post-Mortems)
پروژهها و خرابیهای عمده باید مورد بازنگری قرار گیرند. تحلیل پس از اتمام کار کمک میکند مشخص شود کدام اقدامات صحیح و کدام ناکارآمد بودهاند. آموختههای حاصل از این تحلیل باید بهعنوان بازخورد در فرآیند مدیریت دستورکار به کار گرفته شوند تا بهبود مستمر حاصل گردد و از تکرار خطاهای مشابه جلوگیری شود.
مزایای استفاده از نرمافزار مدیریت دستورکار نگهداری (Work Order Management Software)
مدیریت وظایف نگهداری در سطح سازمان همواره یکی از چالشهای اساسی محسوب میشود. حتی با بهکارگیری روشهای دستی، امکان از قلم افتادن برخی فعالیتها وجود دارد. نرمافزار مدیریت دستورکار نگهداری با یکپارچهسازی دادهها و فرایندها، بهرهوری تیمهای نگهداری و مدیران تأسیسات را ارتقا داده و نظم و شفافیت بیشتری در عملیات ایجاد میکند. مزایای کلیدی این نرمافزار عبارتاند از:
#۱: ایجاد یک سیستم متمرکز برای تمامی وظایف نگهداری
این نرمافزار امکان ثبت، پیگیری و مدیریت کلیه دستورکارها را در یک بستر یکپارچه فراهم میسازد. در نتیجه، به جای استفاده از چندین سیستم پراکنده، تمامی اطلاعات در یک منبع متمرکز قابل دسترس است. تیمهای نگهداری قادر خواهند بود فعالیتهایی همچون تخصیص نفرساعت، برآورد و کنترل هزینههای نیروی انسانی و قطعات، و ثبت الزامات ایمنی و توقفات تجهیز را بهطور همزمان مدیریت کنند. تمرکز دادهها باعث میشود برنامهریزی و اولویتبندی وظایف با سرعت و دقت بیشتری انجام گیرد.
#۲: کاهش کاغذبازی و حذف ثبتهای دستی
به محض ورود دادهها در دستورکار، اطلاعات بهصورت خودکار در سیستم ذخیره میشود. این موضوع نیاز به ثبت و بایگانی کاغذی را برطرف کرده و امکان دسترسی به دادهها را در هر زمان از طریق تلفن همراه، لپتاپ یا رایانه فراهم میآورد. علاوه بر صرفهجویی در زمان، این ویژگی امکان ثبت و رهگیری لحظهای (Real-Time) اطلاعات را نیز مهیا میسازد.
#۳: بودجهریزی و برنامهریزی دقیقتر
نرمافزار مدیریت دستورکار حجم گستردهای از دادههای لحظهای (Real-Time Data) را فراهم میآورد که بهطور مستقیم در ارزیابی عملکرد نگهداری بهکار گرفته میشود. هر دستورکار شامل جزئیاتی نظیر نوع فعالیت، فرد اجراکننده، هزینه و مدتزمان انجام است. تحلیل این دادهها امکان بودجهریزی و برنامهریزی دقیقتر را فراهم کرده و به کاهش توقفات ناخواسته و مدیریت بهتر منابع منجر میشود.
#۴: دسترسی آسان به اطلاعات در هر زمان و مکان
تکنسینها و مدیران میتوانند در هر نقطه از کارخانه یا سایت عملیاتی، از طریق موبایل یا سیستمهای رایانهای به اطلاعات دستورکار دسترسی داشته باشند. این قابلیت ضمن تسهیل اجرای وظایف، زمان واکنش تیمهای نگهداری را بهبود میبخشد و بهرهوری عملیاتی را افزایش میدهد.
#۵: تسهیل انطباق با الزامات قانونی و استانداردها
یکی دیگر از مزایای مهم نرمافزار مدیریت دستورکار، تسهیل انطباق با الزامات قانونی و استانداردهای ملی و بینالمللی است. این نرمافزار فرآیند آمادهسازی برای ممیزیها را سادهتر میکند و نیاز به جمعآوری دستی اطلاعات از میان اسناد پراکنده را از بین میبرد. گزارشهای استاندارد بهسرعت قابل استخراج بوده و این امر ریسک جریمههای ناشی از عدم انطباق را به میزان قابل توجهی کاهش میدهد.
جمعبندی
دستورکارهای نگهداری (Work Orders) ستون فقرات یک نظام نگهداری مؤثر بهشمار میآیند. زمانیکه این دستورکارها بهدرستی طراحی و مدیریت شوند، ثبات، انسجام و ساختار لازم برای دستیابی به بهرهوری فراهم خواهد شد. وجود یک دستورکار استاندارد و اجرای دقیق آن، زمینه را برای توسعه و استقرار برنامههای نگهداری پیشگیرانه (Preventive Maintenance) و همچنین مدیریت کارآمد نگهداری برنامهریزینشده (Unplanned Maintenance) تسهیل میکند.
در این چارچوب، نقشها و مسئولیتها بهوضوح مشخص میشوند، جریانهای کاری با سهولت بیشتری پیش میروند، وظایف قابلیت ردیابی پیدا میکنند و اطلاعات بهطور کامل مستند میگردد. افزون بر این، انتخاب ابزارها و سیستمهای مناسب برای مدیریت دستورکارها بهعنوان آخرین حلقه زنجیره، اهمیت ویژهای دارد.
هنگامی که تمامی این عوامل در کنار یکدیگر قرار گیرند، عملیات نگهداری قادر خواهد بود بر اصول بنیادین خود تسلط یافته و سازمان مسیر رشد و دستیابی به موفقیتهای بیشتر را هموار سازد.
Powered by Froala Editor
برای ثبت نظر ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید