خروج از چرخه نگهداری واکنشی

کار در یک محیط نگهداری شدیداً واکنشی می‌تواند تجربه‌ای بسیار استرس‌زا باشد. در این محیط‌ها، سازمان‌ها به‌طور مداوم با بحران‌ها و مشکلات اضطراری مواجه هستند که نیاز به رسیدگی فوری دارند. در چنین شرایطی، هر روز با بحران‌های جدیدی مواجه می‌شوید که باید برای مدیریت و حل آن‌ها اقدام کنید و همواره در تلاشید که از وقوع مشکلات بیشتر جلوگیری نمایید. این وضعیت می‌تواند به یک چرخه بی‌پایان از آشوب تبدیل شود که در آن، هیچ‌گاه به پایان فهرست کارهای انجام نشده نخواهید رسید. در واقع، فهرست وظایف نه تنها پایان نمی‌یابد، بلکه با هر بحران جدید، بزرگ‌تر و پیچیده‌تر می‌شود.

این وضعیت برای بسیاری از حرفه‌ای‌ها در زمینه نگهداری و تعمیرات صنعتی که در محیط‌های شدیداً واکنشی فعالیت می‌کنند، امری معمول است. فشار مداوم، پیش‌بینی‌ناپذیری و حجم بالای کار می‌تواند حتی بر باتجربه‌ترین افراد نیز تأثیر بگذارد و بهره‌وری و کیفیت کار را تحت تأثیر قرار دهد.

در این مقاله، تجربه یکی از سازمان‌ها که در چنین شرایطی قرار داشت و مراحل خروج از این چرخه واکنشی را طی کرد، بیان می‌شود. این تجربه می‌تواند به عنوان نمونه‌ای از چگونگی عبور از چالش‌های موجود و تغییر رویکرد در سیستم‌های نگهداری و تعمیرات به‌منظور افزایش بهره‌وری و کاهش استرس‌های ناشی از بحران‌های مکرر، مورد استفاده قرار گیرد.

کار در یک محیط نگهداری واکنشی

در محیط‌های نگهداری واکنشی، همواره با بحران‌ها و مشکلاتی مواجه هستیم که نیاز به حل فوری دارند. در این شرایط، هر روز با چالش‌های جدیدی روبه‌رو می‌شویم که باید برای مدیریت و حل آن‌ها اقدام کنیم. در بسیاری از مواقع، این مشکلات به‌طور مداوم و بدون توقف تکرار می‌شوند و فهرست کارهای انجام نشده هیچ‌گاه به پایان نمی‌رسد، بلکه هر روز بزرگ‌تر و پیچیده‌تر می‌شود. در این محیط‌ها، حتی اگر تیم شما ساعت‌ها کار کند، نتیجه ملموسی به‌دست نمی‌آید. هنوز از برنامه عقب هستید، هنوز تحت فشار قرار دارید و استرس‌ها ادامه دارند.

این وضعیت، تجربه‌ای است که بسیاری از حرفه‌ای‌ها در صنعت نگهداری و تعمیرات با آن مواجه می‌شوند. یک نمونه از چنین شرایطی در سال ۲۰۰۵ رخ داد، زمانی که در فیلیپین مشغول به کار بودم و تازه به عنوان سرپرست اجرای نگهداری ارتقا یافته بودم. اگرچه این ارتقا برای من خوشحال‌کننده بود، اما زمانی برای جشن گرفتن وجود نداشت.

در آن زمان، هر سیستم موجود در سازمان با مشکلات زیادی روبه‌رو بود و هر هفته با بحران جدیدی مواجه می‌شدیم که تمامی برنامه‌ها و کارها را تحت تأثیر قرار می‌داد. انبوهی از کارهای نگهداری عمومی و ایمنی بحرانی وجود داشت که باید به‌طور فوری انجام می‌شدند. در این شرایط، کار هیچ‌گاه به پایان نمی‌رسید و فشار و استرس به‌طور مداوم افزایش می‌یافت.

نقطه عطف

برای خروج از چرخه معیوبی که در آن گرفتار بودیم، تغییرات جدی و مؤثری لازم بود. به یک راه‌حل ساده و قابل‌اجرا نیاز داشتیم که به سرعت بتواند نتیجه دهد. در این مسیر، سه گام کلیدی برای بهبود قابلیت اطمینان سیستم‌ها برداشته شد.

اولین گام، افزایش بهره‌وری کلی سازمان بود. برای این منظور، برنامه هفتگی ثابت و منظمی طراحی شد و بررسی انباشت کارها و اولویت‌بندی دقیق درخواست‌های کاری جدید پیاده‌سازی گردید. تمامی سفارش‌های کاری به دقت شناسایی، اولویت‌بندی و برنامه‌ریزی شدند تا از بروز تأخیرهای غیرضروری جلوگیری شود.

گام دوم، کاهش بار کاری از طریق شناسایی و بهبود PMهای بحرانی بود. بسیاری از PMهایی که ارزش افزوده‌ای نداشتند نیز شناسایی شده و حذف گردیدند. این اقدام باعث بهبود کارآیی و کاهش تکرار کارهای غیرضروری شد.

در نهایت، گام سوم، پرداختن به مشکلات خرابی‌های مکرر و شناسایی ریشه علل آن‌ها بود. با رویکردی سیستماتیک، ریشه این مشکلات بررسی و از بین برده شد.

اگرچه تلاش‌ها برای پیاده‌سازی این سه گام به‌طور متوالی انجام شد، اما در عمل به دلیل بروز بحران‌های فوری، این فرآیند همواره به صورت دنباله‌دار پیش نرفت. به عنوان مثال، در صورت بروز خرابی‌های بزرگ، تجزیه و تحلیل ریشه‌علت به تعویق می‌افتاد و بهبود PMها به چند هفته آینده موکول می‌شد.

با وجود این چالش‌ها، تلاش‌ها در نهایت نتیجه داد. اتلافات کاهش یافت، حجم کاری به طور چشمگیری سبک‌تر شد و بهره‌وری به میزان قابل توجهی افزایش یافت. به‌طور کلی، تیم توانست در یک روز کارهای بیشتری را به پایان برساند و روحیه و استانداردهای کاری به‌طور محسوسی بهبود یافت. این تغییرات ساده، اثرات عمیقی داشتند که خود من را نیز شگفت‌زده کرد.

بعدها با تحقیقات وینستون لیدت آشنا شدم که نشان داد کارخانه‌هایی که این تاکتیک‌ها را پیاده‌سازی کرده‌اند، قادر به افزایش زمان عملکرد خود تا نزدیک به ۱۵٪ بوده‌اند. این یافته‌ها و تجربه عملی من، در نهایت تأثیر زیادی بر ایجاد چارچوب "راه به قابلیت اطمینان" داشت که در سال‌های بعد پیاده‌سازی شد.

این داستان را به اشتراک می‌گذارم تا به شما نشان دهم که فرار از این چرخه معیوب نه‌تنها غیرممکن نیست، بلکه هزینه‌بر هم نخواهد بود. شما می‌توانید بدون وابستگی به مشاوران گران‌قیمت یا نرم‌افزارهای پیچیده، این تغییرات را در سازمان خود اعمال کنید.

اگر در شرایطی قرار دارید که با انباشت کارهای عقب‌افتاده، قابلیت اطمینان پایین و بهره‌وری کم مواجه هستید و در چرخه واکنشی گرفتار شده‌اید، این روش‌ها می‌توانند به شما کمک کنند تا تیم خود را از این مرحله عبور دهید و به سوی بهبود حرکت کنید.

Escaping the Cycle of Reactive Maintenance: https://B2n.ir/sk7793

Powered by Froala Editor